×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

طنز تلخ

× ...
×

آدرس وبلاگ من

ashkannaseri.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ashkannaseri78

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

قصابی

توی قصابی یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد ?

یه اقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام اقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم ?

اقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش ?
همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی میخوای ننه؟
پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: همین قدر گوشت بده ننه!
قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت : پونصد تومن فَقَط اّشغال گوشت میشِه ننه ? بدم؟
پیرزن یه فکری کرد گفت بده ننه !
قصاب اشغال گوشت های اون جوون رو میکند میذاشت برای پیره زن ?
اون جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی میکرد گفت: اینارو واسه سگت میخوای مادر ؟
پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت: سَگ؟
جوون گفت آره ? سگ من این فیله هارو هم با ناز میخوره ? سگ شما چجوری اینارو میخوره ؟
پیرزن گفت: میخوره دیگه ننه ? شیکم گشنه سَنگم میخوره ?
جوون گفت نژادش چیه مادر؟
پیرزنه گفت: بهش مگن تُوله سَگِ دوپا ننه ?اینارو برا بچه هام میخام اّبگوشت بار بذارم!
جوونه رنگش عوض شد ? یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو اشغال گوشتای پیرزن ?
پیرزن بهش گفت: تُو مَگه اینارو برا سگت نگرفته بودی؟
جوون گفت: چرا !
پیرزن گفت: ما غِذای سَگ نمیخُورم ننه ?
بعد گوشت فیله رو گذاشت اونطرف و اشغال گوشتاش رو برداشت و رفت!
قصابه شروع کرد به وراجی که: خوبی به این جماعت نیومده اقا ? و از این خزعبلات ?

جمعه 10 اسفند 1391 - 9:22:01 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم